شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۷... بکاف در خانه بنهاد سرچو دیدش یکی پیر بد سست و زاربدو گفت گرنامه داری بیار ...... پر از خون دل و دیده پر آب رویبه زاری و سستی زبان برگشادچنین گفت کای خواهر پاک وراد ...=================کلید واژه ها و عبارتهای برگزیدهسست زارسست و زارزاری و سستی شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷... همی راند تا کشور سورستانچو اسب و تن از تاختن گشت سست فرود آمدن را همی جای جست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان... شود کرده قیصر اندر مغاکزوان سراینده و رای سست جز از رنج بر پادشاهی نجست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۳... بدان کش همی خواند و او چاره جستهمی داشت آن نامور شاه سست ز پرویز ترسان بد آن بدنشان ...فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۵... ز بس ناله و بانگ و سوگند اوییکی سست کردم همی بند اویبدین جایگه در ز چنگم بجست ...===========================کلید واژه ها و عبارتهای برگزیدهجست چاره جست همی جای جستگشت سسترای سستشاه سستجز از رنج بر پادشاهی نجستچو اسب و تن از تاختن گشت سست ........فرود آمدن را همی جای جستزوان سراینده و رای سست ........ جز از رنج بر پادشاهی نجست کش همی خواند و او چاره جست ..... همی داشت آن نامور شاه سست شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱۲... چنین گفت با رخش کای نیک یارمکن سستی اندر گه کارزارکه من شاه را بر تو بی جان کنم ...فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۶... که از شاه گیتی مبرتاب رویاگر جنگ سازد تو سستی مکنچنان رو که او راند از بن سخن ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۸... چنان بد که از خانه شیران شاهیکی شیر بگسست و آمد به راه.....۴۲فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴... چو افزون کنی کاهش افزون کندز سستی تن مرد بی خون کندبرفتند گویان به ایوان شاه ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۷... به نزدیک شاه دلیران شودسپاه مرا سست خواند به کاربه هندوستان نیست گوید سوار ...۴۸فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۸... چو با شاه ایران مرا جنگ نیستمکن سستی از آمدن هیچ رایچو خواهی که برگردی ایدر مپای ...۵۰فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان... شود کرده قیصر اندر مغاکزوان سراینده و رای سست جز از رنج بر پادشاهی نجست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر... بدارد نگوید به خورشید وماهبه فرمان شاه آنک سستی کندهمی از تن خویش مستی کند ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۳... بدان کش همی خواند و او چاره جستهمی داشت آن نامور شاه سست ز پرویز ترسان بد آن بدنشان ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۰... برو با دلی شاد و رایی درستنشاید گرفت این چنین کار سست بپاسخ چنین گفت رستم بشاه ...۷۴فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲... چنین گفت کای شاه پیروزگرتو بر من به سستی گمانی مبرتو این گفته ها از من اندر پذیر ... === شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...